علیرضا علویتبار، فعال سیاسی اصلاحطلب:
فدرالیسم برای پیوند دادن قومیگرایی کاربرد دارد؛ مردم ایران همواره ملت بودهاند

علیرضا علویتبار، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی به موضوع فدرالیسم و مفهوم آن در سیاست پرداخته است.
به گزارش آگاهسازی و به نقل از مشق نو، در این یادداشت که در سایت مشقنو منتشر شده است علویتبار راهکار عدم توان سیاسی در ایران را «پایبندی به اصول جمهوریت و مردمسالاری و میهندوستیِ شهروندمحور» دانسته و با تفسیر مفهوم فدرالیسم طرح سوال کرده که «چرا باید از مفهومی بهره گرفت که برای پیوند دادن ملتهای جدا از هم پدید آمده است؟» در حالی که مردم ایران بدون در نظر گرفتن «قومگرایی» همواره «ملت» بودهاند.
متن کامل این یادداشت را در ادامه میخوانید:
یک) کارکرد اصلی حکومتها در جوامع جدید «اداره امور عمومی» است. اداره امور عمومی انجام جمعی کارهایی است که نمیتوان بهطور فردی آنها را بهخوبی انجام داد. مهمترین مشکل در اداره امور عمومی ایران مردمسالارانه نبودن آن است. از این رو همه بهبودخواهان، مردمسالاری و مردمسالاری بیشتر را درمان اصلی دردهای اداره امور عمومی در ایران میدانند.
گروهی با انگیزه تأمین مردمسالاری از مفاهیمی چون «فدرالیسم» بهعنوان پیشنهاد برای اداره امور عمومی بهره میگیرند
مردمسالاری مستلزم پذیرش حق همه شهروندان در «نصب»، «نقد و نظارت» و «عزل» حکومت است. نهادهای مردمسالاری نقش و حضور مردم را در کسب قدرت، اعمال قدرت، توزیع قدرت و گردش قدرت، تأمین و تضمین میکنند. بهنظر میرسد که مباحث نظری و تجربه تاریخی موجب توافق صاحبنظران ایرانی در موارد پیشگفته شده است. مسئله از جایی آغاز میشود که گروهی با انگیزه (یا به بهانه) تأمین مردمسالاری بیشتر از مفاهیمی چون «فدرالیسم» بهعنوان پیشنهاد برای اداره امور عمومی بهره میگیرند. مفاهیمی که فاقد تعریف مشخص بوده و میتوان اهداف گوناگونی را پشت آنها پنهان کرد.
افرادی که از مفهوم «فدرالیسم» بهعنوان راهحل استفاده میکنند به تفاوت میان تراکمزدایی و تمرکززدایی توجه ندارند
دو) بیشتر افرادی که از مفهوم «فدرالیسم» بهعنوان راهحل استفاده میکنند به تفاوت میان تراکمزدایی (deconcentration) و تمرکززدایی (decentralization) و تفاوت آنها با «فدرالیسم» توجه ندارند. حکومتها امور عمومی را از طریق «خطمشیگذاری عمومی» اداره میکنند. خطمشی عمومی مجموعهای از اقدامهای هدفمند و کموبیش با ثبات است که توسط دولت برای حل یک مسئله (مشکل) عمومی یا تحقق یک خواسته عمومی در پیش گرفته میشود. خطمشیگذاری عمومی یک فرآیند است که از مراحل مسئلهیابی، تعیین خطمشی، اجرای خطمشی و ارزشیابی خطمشی تشکیل میشود. خطمشیگذاری عمومی توسط «نظام اداری» صورت میگیرد.
تراکمزدایی، ابزار اداری یک نظام متمرکز است
در جوامع جدید اداره امور عمومی بر عهده حکومت است اما حکومتها برای آسانتر کردن انجام وظایف خود، بدون آنکه به اقتدار و قدرت تصمیمگیریشان خدشه وارد کنند، نوعی از تقسیم کار و توزیع قدرت تصمیمگیری را در درون ساختار خود میپذیرند. در تراکمزدایی پارهای از اختیارات مقامهای قدرت مرکزی به کارمندان حاضر در محل واگذار میشود و این کارمندان بهنام حکومت و با رعایت سلسله مراتب اداری آن را اعمال میکنند.
هدف تراکمزدایی جلوگیری از انباشت امور در مرکز و در نتیجه، کند شدن انجام کارهاست. بنابراین تراکمزدایی، ابزار اداری یک نظام متمرکز است برای اداره کارآمد امور. تراکمزدایی میتواند بهصورت «خدماتی» (تفویض حق تصمیمگیری در مورد خدمات معین به کارمندان خود) یا «سرزمینی» (دادن اختیار تصمیمگیری به کارمندان یک یا چند منطقه برای ارائه خدمات) صورت گیرد.
در فدرالیسم با چندگانگی حکومتها مواجهایم
تمرکززدایی نیز نوعی تقسیم قدرت در درون یک نظام واحد سیاسی است. در ساختار نامتمرکز تنها یک منبع انحصاری قدرت در سطح ملی وجود دارد، اما این قدرت سیاسی براساس قوانین ملی میان سازمانهای اداری محلی تقسیم و توزیع میشود. در تمرکززدایی ما با «چندگانگی حکومتها» مواجه نیستیم. در حالیکه در فدرالیسم با چندگانگی حکومتها مواجهایم. حکومتهای عضو یک کشور فدرال دارای قوه قضاییه، مجریه و مقننه هستند و کارمندان حکومتهای عضو فدراسیون همواره زیر نظر یا کنترل حکومت مرکزی قرار ندارند.
میتوان از تراکمزدایی و تمرکززدایی دفاع کرد و با فدرالیسم مخالف بود
تمرکززدایی در قلمرو اداری صورت میگیرد و نه حقوق اساسی. در تمرکززدایی سازماندهی اداری افقی بهجای ساختار هرمی و عمودی مینشنید و نقش مردم را در اداره امور افزایش میدهد. کوتاهسخن آنکه «دفاع از تراکمزدایی و تمرکززدایی بهمعنای دفاع از فدرالیسم» نیست. میتوان از تراکمزدایی و تمرکززدایی دفاع کرد و با فدرالیسم مخالف بود.
فدرالیسم، روش حکومتی است که براساس توزیع و اجرای سرزمینی قدرت سیاسی در یک جامعه بنا شده است
سه) میان مردمسالاری و فدرالیسم رابطه ضروری وجود ندارد. فدرالیسم، روش حکومتی است که براساس توزیع و اجرای سرزمینی قدرت سیاسی در یک جامعه بنا شده است. در حالیکه عدم تمرکز روشی است که در آن حکومت مرکزی حق و اختیار تصمیمگیری و گاهی امکانات مادی لازم را به نهادهای محلی واگذار میکند. برخی از کشورهای فدرال به شیوه دموکراتیک اداره میشوند (مانند ایالات متحده، آلمان و بلژیک) و برخی دیگر به شیوه اقتدارگرایانه (مانند نیجریه و امارات متحده عربی). میتوان یک کشور فدرال بود اما بهگونهای غیرمردمسالار اداره شد. چین نیز مدعی نوعی فدرالیسم است، روسیه نیز همچنین.
قومگرایی در ایران امروز گفتمانی است در ستیز با توسعه و مردمسالاری
چهار) عنوان «فدرالیسم» در ایران، غلط یا درست، یادآور گرایش قومگرایی است. قومگرایی نوعی ایدئولوژی است. یعنی گفتمانی است که معطوف به عمل سیاسی است. گفتمان قومگرایی در ایران از آغاز پیدایش خویش، با دامن زدن به جدایی اقوام ایرانی از یکدیگر و ایجاد و تشدید ستیزهای اجتماعی در ایران، هم علیه توسعه و هم علیه مردمسالاری عمل کرده است. قومگرایی در ایران امروز گفتمانی است در ستیز با توسعه و مردمسالاری.
مردم ایران، پیش از پیدایش ایدئولوژی «ملتگرایی» یک «ملت» بودهاند
اگر فدرالیسم یادآور گفتمانی ضدتوسعه و ضدمردمسالاری است، چرا باید آن را بهکار گرفت؟ مردم ایران، پیش از پیدایش ایدئولوژی «ملتگرایی» یک «ملت» بودهاند. تنوع قومی در ایران هیچگاه در تضاد با یگانگی ملی تعریف نمیشده است. نباید با بکارگیری مفاهیم مبهم و بازی با آنها زمینه ذهنی چنین خطاهایی را فراهم آورد. قانون اساسی ایران با پذیرش تقسیم کار و تفویض اختیار و نهاد «شوراها» زمینه را برای تراکمزدایی و تمرکززدایی ضروری برای اداره کارآمد امور عمومی فراهم کرده است. چرا باید از مفهومی بهره گرفت که برای پیوند دادن ملتهای جدا از هم پدید آمده است؟
پایبندی به اصول جمهوریت و مردمسالاری و میهندوستیِ شهروندمحور، راه خروج از عدم توازنهای سیاسی امروز ماست.
برچسب ها :فدرالیسم
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0